English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1920 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
uplink U خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
imethod U روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
ground position U ایستگاه زمینی
relateral tell U مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
relay U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relays U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relayed U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
secondary U وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
homing device U رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
r method U روش ارسال پیامی که در ان ایستگاه گیرنده بایستی رسیدبدهد
communicating word processor U پردازنده کلمه یا ایستگاه کاری که قادر به ارسال و دریافت داده است
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
stationed U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stations U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
consolidating station U ایستگاه تکمیل کننده بار
all weather air station U ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
accomodation train راه آهنی که در ایستگاه های مختلف توقف میکند
combine U ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
combines U ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
combining U ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
freddie U اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
homing adaptor U تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
claim frame U فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه
client U یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
clients U یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
source U حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
overrun U دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
overrunning U دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
overruns U دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
requested U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
devices U اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
device U اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
remote data concentrator U وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
smarts U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
camera lucida U دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
continuous stock taking U موجودی گیری مستمر انبارگردانی مستمر
stations U ایستگاه
site U ایستگاه
sites U ایستگاه
sited U ایستگاه
stationed U ایستگاه
stand U ایستگاه
station U ایستگاه
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
broadcast station U ایستگاه فرستنده
tide station U ایستگاه جزر و مد
relay station U ایستگاه واسطه
coast station U ایستگاه ساحلی
climatological station U ایستگاه هواشناسی
remote station U ایستگاه دوردست
stop U ایستگاه نقطه
relay station U ایستگاه رله
stopped U ایستگاه نقطه
stopping U ایستگاه نقطه
stops U ایستگاه نقطه
base end station U ایستگاه عقب
stationmasters U رئیس ایستگاه
stationmaster U رئیس ایستگاه
master station U ایستگاه اصلی
broadcasting station U ایستگاه رادیو
reading station U ایستگاه خواندن
police stations U ایستگاه پلیس
bus bay U ایستگاه اتوبوس
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
tracking stations U ایستگاه ردیابی
cabstand U ایستگاه درشکه
control station U ایستگاه کنترل
known datum point U ایستگاه معلوم
control cubicle U ایستگاه فرمان
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
wireless station U ایستگاه بی سیم
tracking station U ایستگاه ردیابی
station master U رئیس ایستگاه
orienting station U ایستگاه توجیه
substation U خرده ایستگاه
substation U ایستگاه فرعی
upper terminal U ایستگاه کوهستانی
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
bus stop U ایستگاه اتوبوس
bus stops U ایستگاه اتوبوس
railway station U ایستگاه قطار
station house U ایستگاه کلانتری
wayside U ایستگاه فرعی
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
loading station U ایستگاه بارگیری
exposure station U ایستگاه هوایی
police station U ایستگاه پلیس
traverse station U ایستگاه پیمایش
air way station U ایستگاه کنترل
weather station U ایستگاه هواشناسی
ambulance station U ایستگاه امبولانس
weather stations U ایستگاه هواشناسی
REQUEST STOP U ایستگاه درخواستی
forward station U ایستگاه جلو
master station U شاه ایستگاه
space platform U ایستگاه فضایی
terminuses U ایستگاه نهایی
power stations U ایستگاه مولدنیرو
space stations U ایستگاه فضایی
stand U بساط ایستگاه
clients U ایستگاه پردازشگر
client U ایستگاه پردازشگر
height of site U ارتفاع ایستگاه
workstation U ایستگاه کاری
workstations U ایستگاه کاری
power station U ایستگاه مولدنیرو
space station U ایستگاه فضایی
slave station U ایستگاه فرعی
terminus U ایستگاه نهایی
stops U متوقف کردن ایستگاه
stationed U ایستگاه اتوبوس وغیره
stations U ایستگاه اتوبوس وغیره
net control U ایستگاه کنترل شبکه
stopped U متوقف کردن ایستگاه
weather station U ایستگاه هوا شناسی
lay-by U جایگاه ایست ایستگاه
weather stations U ایستگاه هوا شناسی
stopping U متوقف کردن ایستگاه
lay by U جایگاه ایست ایستگاه
How many stops are there to ... ? چند ایستگاه تا ... هست؟
lay-bys U جایگاه ایست ایستگاه
radio call sign U معرف ایستگاه رادیویی
fire station U ایستگاه اتش نشانی
fire stations U ایستگاه اتش نشانی
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
pr etrol filling station U ایستگاه پمپ بنزین
railway station U ایستگاه راه اهن
rawinsonde U ایستگاه راوین سوند
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
stop U متوقف کردن ایستگاه
Where is the bus stop? U ایستگاه اتوبوس کجاست؟
firehouse U ایستگاه اتش نشانی
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
trig point U ایستگاه مثلث بندی
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
courier transfer station U ایستگاه تعویض پیک
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
way station U ایستگاه رله مخابراتی
professional workstation U ایستگاه کار حرفهای
meteorological datum plane U ایستگاه مبنای هواسنجی
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
remote station U ایستگاه راه دور
station house U ایستگاه راه اهن
alert station U ایستگاه اعلام خطر
alert station U ایستگاه اماده باش
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
remote station U ایستگاه دور دست
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
round robin (meeting or discussion) <idiom> U جلسهای که درآن شخص ازیک گروه شرکت کرده باشد
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
track [American E] U سکوی ایستگاه راه آهن
service stations U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
relays U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
platform U سکوی ایستگاه راه آهن
We rushed ( hurried ) back to the train station. U با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
relayed U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
forward air control post U ایستگاه کنترل هوایی جلو
relay U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
Where is the nearest underground station? U نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
transit station U ایستگاه عبوری راه اهن
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station bar U رستوران ایستگاه راه آهن
How far is the bus stop ? U تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
client based application U برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
outstation U ایستگاه خارج از شهر ایستگاههای حومه
to pull out U از واگن خانه یا ایستگاه بیرون امدن
in the centre near the railway station U در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
screening elevation U زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
depot U ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
depots U ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
stuck beacon U ایستگاه مرتباگ فریمهای اخطار می فرستد
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
Recent search history Forum search
2New Format
1دریافت کردم
2Some of my translations are missing !
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1addressed recipient
1A successful man is one who can lay a firm foundation with the bricks that other throw at him
1با مدیر مدرسه حرف میزنم
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com